92/8/27
سلام ني ني قشنگم ميدونم خيلي وقته برات ننوشتم راستشو بخواي ماماني خيلي تنبل شده يكي دو بار يه حركاتي رو احساس كردم ، اما نميدونم توهمه يا واقعا تويي كه تو دلم تكون ميخوري 10روز پيش رفته بوديم خونه خاله خاله برات لباساي خوشگل خوشگل گرفته بود وايييييييييي كه چقدر دلم ميخواست لباساتو بغل كنم و بوشون كنم اما خجالت كشيدم بعد خاله لباسارو جمع كرد و گفت بعدا خودش برات مياره من هنوز هيچي واست نخريدم آخه منتظرم ببينم ني ني خوشملي من دخمليه يا پسمليه دو شب پيش خوابتو ديدم خواب ديدم بغلت كردمو و بهت شير ميدم چقد...
نویسنده :
سپیده
11:30